حجاب و ترك خودآرايى در انظار عموم
بىشك،يكى از امورى كه به شهوت جنسى دامن مىزند،«برهنگى و خودآرايى زنانو مردان»براى يكديگر است كه تاثير آن،به خصوص در ميان جوانان مجرد،قابل انكارنيست،به گونهاى كه مىتوان گفت:آلودگى به بى عفتى رابطه مستقيمى با بىحجابى،برهنگى و خودآرايى در انظار عموم دارد،حتى طبق بعضى از آمارهاى مستند،هر قدراين مساله تشديد شود،به همان نسبت آلودگى به بى عفتى بيشتر مىشود،مثلا،درتابستان كه به خاطر گرمى هوا،برهنگى زنان بيشتر مىشود،به همان نسبت مزاحمتهاىجنسى افزايش مىيابد و به عكس،در زمستان كه زنان،پوشش بيشتر دارند،اين گونهمزاحمتها كمتر مىشود.
به همين دليل،دستور حجاب يكى از مؤكدترين دستورهاى اسلام است.قرآن مجيددر آيات متعددى از جمله:آيات 31 و 60 سوره نور و آيات 33 و 53 و 59احزاب،بر مساله حجاب تاكيد كرده است كه گاهى زنان با ايمان را مخاطب قرار مىدهدو گاهى همسران پيامبر صلى الله عليه و اله را و گاهى نيز با استثنا كردن زنان پير و از كار افتاده،تكليفبقيه را روشن مىسازد، به اين ترتيب با عبارات مختلف،اهميت اين وظيفه اسلامى رابازگو مىكند.
بديهى است كه برداشتن حجاب،مقدمه برهنگى،آزادى جنسى و بى بند و بارىاست كه مشكلات و مفاسد ناشى از آن،در عصر و زمان ما بر كسى پوشيده نيست.
بىحجابى سبب مىشود كه گروهى از زنان،در يك مسابقه بىپايان،در نشان دادناندام خود و تحريك مردان هوسباز شركت كنند.اين امر در عصر و زمان ما كه به خاطر گرفتارىهاى تحصيلى و اقتصادى سن ازدواج بالا رفته و قشر عظيمى از جامعه راجوانان مجرد تشكيل مىدهد،آثار بسيار زيانبارى دارد.
بىحجابى،علاوه بر اين كه از نظر اخلاقى سبب نا امنى خانوادهها و بروز جناياتمىشود، ضمنا سبب ايجاد هيجانهاى مستمر عصبى و حتى بيمارىهاى روانى نيزمىگردد كه ثمره آن سستى پيوند خانوادهها و كاهش ارزش شخصيت زن در جامعهاست.
بىشك در جامعه مخصوصا در جامعه فعلى نمىتوان زندگى زن و مرد نامحرم را بهطور كامل از هم جدا كرد،ولى در مواردى كه ضرورتى نداشته باشد،چنان كه ازاختلاط پرهيز شود،به يقين،اصول عفت و پارسايى،بهتر حفظ خواهد شد،دليل آنهم مفاسد بسيار وحشتناك و شرم آورى است كه از اختلاط پسران و دختران دركشورهاى غربى ديده مىشود
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت