loading...
مذهب و انديشه
atab بازدید : 7 پنجشنبه 01 خرداد 1393 نظرات (0)

معنى شكر

«شكر»كلمه‏اى است كه در قرآن زياد با آن برخورد داريم.

معنى‏«شكر»اين است كه انسان در مقابل فردى كه از او خيرى به‏وى رسيده است اظهار قدردانى كند و مثلا بگويد:من ممنون هستم.آيامعنى‏«شكر خدا»همين است كه بگوييم: «الهى شكر»؟نه،اشتباه‏است.«الهى شكر»صيغه شكر است نه خود شكر.خود شكر چيزديگرى است.مثل اينكه كلمه استغفر الله صيغه توبه است نه خودتوبه.توبه،پشيمانى از گناه و تصميم به عدم تكرار است.اظهار الهى‏استغفرك و اتوب اليك[اظهار صيغه توبه است نه خود توبه]. پس‏شكر يك معنى دقيقى دارد و آن عبارت است از قدردانى،اندازه شناسى،حق شناسى. لهذا«شكر»هم درباره بنده نسبت به‏خدا و هم خدا نسبت به بنده به كار مى‏رود: ان الله شكور حليم ،خدا شكور است‏يعنى او طاعت بندگان را قدرشناس است.هر طاعتى‏كه بنده مى‏كند حقى دارد.خدا اجر بنده‏اش را ضايع نمى‏گرداند.

يعنى از عمل بنده قدردانى مى‏كند،آن را از بين نمى‏برد.بنده اگربخواهد قدرشناس و شاكر باشد بايد قدر نعمتهاى خدا را بداند،يعنى هرنعمتى را بداند براى چه هدف و منظورى است و در همان مورد مصرف‏كند.در تعريف‏«شكر»چنين گفته‏اند:استعمال الشى‏ء فيما خلق‏الله لاجله.به كار بردن شى‏ء در راهى كه به خاطر آن آفريده شده.

آيا شكر مثلا چشم كه خدا به ما داده اين است كه بگوييم:خداياشكر كه به من چشم دادى؟ نه.عقل،فكر،عاطفه،احساسات، فرزند،مال،سلامت،و هر نعمتى كه دارى،اگر اين نعمت را از مسيرخودش منحرف نكنى و در مسير ديگر استفاده نكنى،شاكرى.مثلازبان را خداوند عبث نيافريده است.با اين زبان مى‏شود حقايق راقلب كرد،دروغ گفت،به مردم آزار رسانيد،دشنام داد،بديهاى مردم‏را پخش كرد،اشاعه فحشاء كرد،جعل كرد،ولى واقعا بايد حساب‏بكنيم آيا دست‏خلقت زبان را براى همين به ما داده:تهمت،غيبت،دشنام؟يا اينكه مقاصد خود را به ديگران بفهمانيم.فهماندن مقاصدخود به ديگران،تعليم،ارشاد،نصيحت،شكر زبان است.پس بايدهميشه نعمتها را در راه خودش مصرف كرد.مثلا فكر و انديشه صدى‏هشتاد مردم در راه شيطنتها صرف مى‏شود در حالى كه مى‏توان در راه‏علم و دانش و خير و صلاح مردم به كار برد.

اى مؤمنان!ضعيف بوديد،محروم بوديد،خداوند نعمتهائى‏نصيب شما كرد و شما را از چنگال دشمنان رهانيد.بايد بدانيد نعمتهارا در چه راهى بايد مصرف كنيد.اين معنى لعلكم تشكرون است.

مفاد آيه،توجه دادن مردم به وضع سابق است كه عده آنها اندك بود،مردمى ضعيف بودند و خودشان و ديگران آنها را به حساب نمى‏آوردند،خداوند در كنف قدرت خود آنها را تقويت و تاييد كرد،روزيها رانصيب آنان كرد تا آن نعمتها را در راهى كه خداوند فرموده و سعادت‏آنها در آن است مصرف كنند.

يا ايها الذين آمنوا لا تخونوا الله و رسوله و تخونوااماناتكم و انتم تعلمون. اى اهل ايمان!به خدا و پيغمبر خيانت‏نكنيد زيرا به خودتان هم خيانت مى‏كنيد(مضمون آيه اين است).در اينجا نهى شده از خيانت به خدا و پيغمبر و مسلمين،و خيانت‏خودشان‏به خودشان.احكام الهى امانت است نزد شما.آنها را ترك و تحريف‏نكنيد.همچنين به سنت پيغمبر،به مسلمين و خودتان[خيانت نكنيد].

خيانت به مسلمين،خيانت به خدا و پيغمبر هم هست.

شان نزول اين آيه اين است كه در جريان جنگ بدر،يك‏آدم ضعيف الايمان به خاطر حفظ مال و فرزند خود،يكى از اسرارمسلمين و جامعه اسلامى را افشا كرد،جاسوسى كرد.قرآن مى‏گويدبه خدا و پيغمبر و خودتان خيانت نكنيد.پيغمبر اكرم اسرار سياسى راخيلى مكتوم مى‏كرد مگر ضرورت ايجاب مى‏نمود.لذا نوشته‏اند[اتفاق‏نيفتاد كه]پيغمبر آهنگ و تصميم جنگى داشته باشد و كسى بداند.

فقط مى‏فرمود آماده باشيد مى‏خواهيم به اين طرف برويم.مگر درمواقعى مانند جنگ تبوك كه فرمودند صد فرسخ[راه در پيش داريم]،دشمن قوى است،روم است نه قريش و عرب (1) . برويد به طرف‏تبوك.سى هزار نفر بدون تجهيز كافى،به طورى كه اكثرا مركب عادى‏نداشتند. زمين حره است،آتشفشانى و در مقام تشبيه مانند جگرگوسفند

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 1
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 1
  • بازدید ماه : 1
  • بازدید سال : 26
  • بازدید کلی : 207