loading...
مذهب و انديشه
atab بازدید : 6 پنجشنبه 01 خرداد 1393 نظرات (0)

چرا پوشش به عنوان وظيفه زن ذكر شده؟

قبل از اينكه من اين آيه را تفسير كنم دو مطلب را بايدتوضيح دهم تا مطلب درست روشن بشود.يك مطلب اين است كه‏چرا زن مكلف شده است كه خود را بپوشاند و مرد مكلف نشده‏است؟پوشش به عنوان وظيفه زن ذكر شده است نه به عنوان وظيفه مرد؟

سر اين امر واضح و روشن است و آن اينكه زن و مرد نسبت‏به يكديگر احساسات مشابه ندارند و از نظر وضع خلقت هم وضع‏غير مشابهى دارند،يعنى اين زن است كه مورد تهاجم چشم و اعضا وجوارح و دست و همه بدن مرد است نه مرد مورد تهاجم زن.به طوركلى جنس نر و ماده در عالم اينطورند،اختصاص به زن و مرد انسان‏ندارد،جنس نر در خلقت،«گيرنده‏»خلق شده است و جنس ماده‏به عنوان موجودى كه مورد تهاجم جنس نر قرار مى‏گيرد.در هر حيوانى‏هم كه شما نگاه كنيد آنكه به سراغ جنس ديگر مى‏رود هميشه جنس‏نر است،در كبوتر و مرغ و اسب و الاغ و گنجشك و شير و گوسفند[و غيره]اينطور است.در هر حيوانى آنكه وظيفه‏اش تهاجم است وغريزه تهاجم به او داده شده جنس نر است،جنس ماده در عين اينكه‏طالب جنس نر است ولى به اين صورت نيست كه او به سراغ جنس‏نر برود،و به همين دليل است كه در انسان هم جنس نر است كه بايدبرود و خطبه كند و دختر را خواستگارى كند و اين پسر است كه‏به خواستگارى دختر مى‏رود.خواستگارى كردن پسر از دختر يك امربسيار عادى و يك امر بسيار طبيعى و فطرى است.اين اواخر،كسانى كه ندانسته،يا بگويم تحميق شده،دم از تساوى حقوق زن ومرد مى‏زنند-و تساوى را با تشابه اشتباه مى‏كنند و خيال مى‏كنندتفاوت جنس مرد و زن فقط و فقط در آلات تناسلى آنهاست و هيچ‏تفاوت ديگرى در كار نيست-مى‏نويسند اين عجب عادت بدى‏شده!چرا پسرها بايد به خواستگارى دخترها بروند؟نه،بعد از اين‏رسم اينجور باشد كه دخترها هم به خواستگارى پسرها بروند!

اولا اين،مبارزه با قانون خلقت است.اگر قانون خلقت را-آنجا كه دو جنسى است-در همه جاندارها عوض كرديد،اينجا هم مى‏توانيد عوض كنيد.ثانيا اين خودش يك امرى است كه به اين‏وسيله ارزش جنس ماده بالا رفته است،يعنى جنس نر جورى خلق‏شده است كه طالب است و بايد رضايت او را به دست بياورد وبه همين دليل جنس نر هميشه خود را در خدمت جنس ماده قرارمى‏دهد.در بسيارى از حيوانات و از آن جمله انسان نفقه جنس ماده‏بر عهده جنس نر است(در حيوانات لا اقل در مدت باردارى يا درمدتى كه جنس ماده روى تخم مى‏خوابد اينطور است).احساسات‏جنس نر،جورى آفريده شده است كه همين قدر كه جنس ماده‏به همسرى او رضايت دهد جنس نر حاضر است‏خود را در خدمت اوقرار دهد،و اينها بر اساس حكمتهاى بسيار بزرگى در عالم است.

«مهر»هم از همين قبيل است.اينكه گفته‏اند مرد يك‏چيزى را به عنوان‏«صداق‏»قرار بدهد،بر اساس همين اصل و ناموس (3) است،يعنى زن بايد در مقامى خودش را معرفى كند كه بگويد اين‏تو هستى كه به من نياز دارى و نه من به تو،و جنس مرد بايد در شكلى‏ظاهر شود كه اوست كه بايد چيزى به زن نثار كند تا زن در مقابل او«آرى‏»بگويد.مرد بايد به او هديه ببخشد. قرآن هم صداق رابه عنوان‏«نحله‏»يعنى يك تعارف بيان مى‏كند.اشتباه مى‏كنندكسانى كه مى‏گويند«مهر»يعنى ثمن،يعنى بها،يعنى پول براى‏خريد.نه،قرآن مى‏گويد:اين نحله و هديه است[همان طور كه]وقتى شما مى‏خواهيد كسى را راضى كنيد به شكلى كه نياز شما رارفع كند،شما به او هديه مى‏دهيد نه او به شما.

تعبير ديگر قرآن‏«صداق‏»است.صداق يعنى چيزى به علامت اينكه علاقه من علاقه راستين است،صادقانه است،دروغين نيست،براى شهوترانى نيست،براى همسرى است،براى‏فريب دادن نيست،از روى حقيقت است.

اساسا وضع زن با مرد در اصل خلقت متفاوت است‏و به همين دليل اين زن است كه خودآرايى مى‏كندبراى جلب مرد.مرد هرگز با خودآرايى نمى‏تواند نظر زن‏را به خود جلب كند.زن و زيور، زن و آرايش دو موجود توام بايكديگرند.زن موجودى است ظريف و لطيف.در هر جنسى-حتى‏در غير انسان هم-جنس ماده هميشه ظريف‏تر و مظهر جمال وزيبايى و آرايش است،و وقتى مى‏خواهند فتنه ايجاد نشود،به آنكه‏مظهر جمال است بايد بگويند خودت را نشان نده نه به آنكه مظهرخشونت و قوت است،آن كه جلب نظرى ندارد،به به آنكه جلب نظرمى‏كند مى‏گويند اسباب غوايت و گمراهى فراهم نكن.

در دنياى امروز[به كار ديگرى روى آورده‏اند]و البته اين‏يك چيزى است كه من به طور قطع و يقين مى‏گويم امرى نيست كه‏دوام داشته باشد و آخر سرشان به سنگ خواهد خورد و به ناموس‏خلقت برمى‏گردند.اينكه زنها كوشش مى‏كنند براى مردنمايى،وبر عكس،پسرها و مردها كوشش مى‏كنند در جهت زن‏نمايى ودخترنمايى،يكى از آن هوسهاى كودكانه زودگذر بشر است و بيشترهم در ناحيه پسرها ديده مى‏شود.اين ديگر يك پديده مخصوص‏زمان ماست و از نظر من يك پديده زودگذر است.خوششان مى‏آيدكه مثل دخترها لباس بپوشند و ژستهاى آنها را بگيرند،مثل آنهاآرايش كنند به طورى كه انسان وقتى برخورد مى‏كند نمى‏فهمد اين‏پسر است‏يا دختر،و به قول بعضى‏«مطالعات عميق‏ترى لازم است تا آدم بفهمد اين پسر است‏يا دختر!».اين يك امرى است بر خلاف‏خلقت و اصول فطرت.بشر از اين جور هوسهاى احمقانه و كودكانه‏زياد دارد ولى دوام پيدا نخواهد كرد.

پس يك مساله اين است كه حال كه امر دائر بوده است‏كه مرد و زن در معاشرت با يكديگر آنچه را كه‏«آزادى مطلق‏»

ناميده مى‏شود نداشته باشند،يعنى به هر شكل با يكديگر تماس‏نداشته باشند،چرا زن مكلف به پوشيدن شده نه مرد؟رازش همين‏بود كه عرض كردم.

ارسال نظر برای این مطلب

کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 5
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 0
  • آی پی دیروز : 18
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 11
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 13
  • بازدید ماه : 13
  • بازدید سال : 38
  • بازدید کلی : 219